یک پزشک در طول مشاوره پزشکی در اتاق معاینه بیمارستان با بیمار و دختر بزرگسالش صحبت می‌کند و در مورد گزینه‌های مراقبت و درمان صحبت می‌کند.

چگونه دوراندیشی یک پزشک جان استیون فنستر را نجات داد

کمک‌های خیرین به تأمین بودجه تجهیزات پزشکی نجات‌بخش و جذب استعدادهای برتر کمک می‌کند

استیون فنستر سر کار بود که ناگهان درد وحشتناک و تیر کشنده‌ای را تجربه کرد که از پایین شکمش به پایین کمرش منتقل می‌شد. او گفت: «چه ایستاده باشم، چه نشسته و چه دراز کشیده باشم، واقعاً غیرقابل تحمل بود.» او با گریه به همسرش، اینگرید، تلفن کرد.

اینگرید او را از دفتری که به عنوان حسابدار برای یک سازمان غیرانتفاعی کار می‌کرد، سوار کرد و مستقیماً به بخش اورژانس (ED) در ... برد. Oak Valley Health بیمارستان مارکهام استوفویل (MSH). در آنجا بود که او با پزشک اورژانس، دکتر الیزابت پون، ملاقات کرد و سنگ کلیه در او تشخیص داده شد.

اگرچه سنگ کلیه چیز غیرمعمولی نیست، دکتر پون در بررسی پرونده استیون بسیار دقیق بود. استیون گفت: «دکتر پون می‌توانست مرا با درمان به خانه بفرستد. در عوض، او یک قدم جلوتر رفت و سونوگرافی مثانه من را تجویز کرد. آن اقدام اضافی جان من را نجات داد و من برای همیشه مدیون او هستم.»

سونوگرافی یک لکه سفید کوچک را در وسط مثانه نشان داد - ناهنجاری کافی برای ارجاع استیون به سیستوسکوپی، روشی که در آن یک اسکوپ در مجرای ادرار قرار داده می‌شود تا بیماری‌های مثانه را تشخیص و درمان کند.

دکتر پون گفت: «بخش اورژانس اولین ایستگاه است. کاری که در مرحله بعد انجام می‌دهیم به شدت به اعضای تیم ما وابسته است. این بازتابی از... Oak Valley Health به عنوان یک کل، به عنوان یک جامعه - این بیمارستانی است که همه ما به عنوان یک تیم در آن کار می‌کنیم تا بیماران ما از بخش اورژانس تا پایان دوره مراقبت خود، در آن به راحتی تردد کنند.

دیوید وایت

دو هفته بعد، استیون برای سیستوسکوپی به دکتر عادل شیخ، متخصص اورولوژی در بیمارستان MSH، وقت ملاقات داد. او هرگز فراموش نمی‌کند که به صفحه نمایش نگاه کرد و توده‌ای کوچک با ظاهری شبیه گل کلم در مثانه‌اش دید.

دکتر شیخ به او گفت: «این نباید آنجا باشد. این یک تومور است و باید بیرون بیاید.» همه چیز دیگر آن روز مبهم بود. در آن لحظه، استیون می‌دانست که سرطان دارد - و این مانند حکم اعدام بود. او به خانواده‌اش فکر کرد و زندگی‌اش را از جلوی چشمانش دید.

استیون و اینگرید آن روز دختر ۱۵ ساله‌شان، کیرا، را از مدرسه برداشتند. کیرا در آن زمان کلاس نهم بود و معمولاً پیاده به خانه می‌رفت، بنابراین فهمید که مشکلی پیش آمده است. او گفت: «آن موقع بود که به من گفتند پدرم سرطان مثانه دارد. شوکه، دستپاچه و بسیار ترسیده بودم.»

«پدرم الگوی بزرگی برای من است و همیشه خواهد بود. با تمام وجودم امیدوار بودم که او از این شرایط عبور کند.»

در MSH، تأثیری که پزشکان می‌توانند بر بیمارانشان داشته باشند را دیدم و مثل این بود که جرقه‌ای در ذهنم زده شود.

کیرا فنستر

دو هفته بعد، استیون تحت عمل جراحی قرار گرفت. دکتر شیخ بار دیگر از سیستوسکوپ استفاده کرد، اما این بار از آن برای برداشتن تومور استفاده کرد. سپس داروهای شیمی درمانی را مستقیماً به ناحیه مورد نظر تزریق کرد تا از رشد مجدد تومور جلوگیری شود.

استیون گفت: «با خبر موفقیت کامل عمل از خواب بیدار شدم. به لطف دوراندیشی دکتر پون، سرطان من زود تشخیص داده شد. شانس بهبودی کامل من عالی بود. من از دکتر پون به خاطر تحمل آن همه سختی در اورژانس در آن روز بسیار سپاسگزارم. او قهرمان مطلق من است.»

این تجربه همچنین تأثیر عمیقی بر دخترش گذاشت، که در طول بهبودی او در بیمارستان MSH کنار تختش نشسته بود. کیرا گفت: «من عاشق این بودم که در محیط بیمارستان باشم و مراقبت فوق‌العاده‌ی کارکنان از پدرم را تماشا کنم. من تا جایی که می‌توانستم کمک کردم و وقتی کیسه‌ی سرم پدرم خالی بود، به پرستاران اطلاع می‌دادم.»

آن موقع بود که فهمید می‌خواهد با بقیه عمرش چه کار کند. او گفت: «بدون شک می‌دانستم که می‌خواهم جان بیماران خودم را نجات دهم و از آنها مراقبت کنم و به آنها لحظات بیشتری از زندگی بدهم تا با خانواده‌شان بگذرانند.»

استیون پس از بهبودی، نامه‌ای برای دکتر پون فرستاد و از او به خاطر نجات جانش تشکر کرد.

دکتر پون در مورد کارش در اورژانس گفت: «این فقط شغل ما نیست، بلکه رسالت اکثر ماست. وقتی می‌شنویم که حال بیماران خوب است، به ما یادآوری می‌کند که چرا به اینجا می‌آییم و شیفت‌های طولانی شب را انجام می‌دهیم. این یادآوری دوست‌داشتنی است.»

دو سال بعد، دکتر پون بار دیگر استیون را در اورژانس درمان کرد - این بار برای شکستگی مچ دست. استیون گفت: «او مرا به یاد آورد و گفت که آنقدر از نامه من متأثر شده که آن را در دفترش چسبانده است. این لحظه فراموش‌نشدنی دیگری بود که در MSH تجربه کردم.»

استیون حالا هشت سال است که از سرطان رهایی یافته و کیرا فعالانه برای دانشگاه‌های پزشکی درخواست می‌دهد.

استیون گفت: «با هر جشنی، به این فکر می‌کنم که چقدر خوش‌شانس هستم که اینجا هستم - به لطف دکتر پون، دکتر شیخ و هر کسی که در MSH از من مراقبت کرد. همچنین به تعهد مداوم MSH برای سرمایه‌گذاری در تجهیزات و فناوری‌های جدید فکر می‌کنم تا بتوانند به ارائه مراقبت‌های استثنایی در نزدیکی خانه به ما ادامه دهند.»

حمایت مالی اهداکنندگان به تأمین مالی تجهیزات حیاتی مانند دستگاه‌های سونوگرافی و اسکوپ‌ها کمک می‌کند - تجهیزاتی که به دکتر پون و دکتر شیخ در تشخیص و درمان سرطان استیون در مراحل اولیه کمک کردند. همچنین از پزشکان برنده جایزه MSH حمایت می‌کند و به جذب استعدادهای جدید کمک می‌کند.

این حمایت با رشد جامعه، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. تا سال ۲۰۳۰، MSH به جمعیتی نزدیک به ۵۰۰۰۰۰ نفر خدمات ارائه خواهد داد، که می‌تواند به معنای تسهیل ویزیت سالانه ۱۱۵۰۰۰ بیمار در بخش اورژانس و پذیرش بیش از دو برابر حجم بیماران سرطانی، جراحی‌ها و نیازهای سلامت روان باشد.

اگرچه دولت بسیاری از جنبه‌های تجربه مراقبت‌های بهداشتی را تأمین مالی می‌کند، پیشرفت‌های فناوری، تعویض تجهیزات و سایر ارتقاءها تا حد زیادی توسط کمک‌های مالی جامعه امکان‌پذیر می‌شود.

بنیاد MSH در تعطیلات امسال از عموم مردم درخواست کمک مالی برای خرید تجهیزاتی مانند کویل MRI سینه، دستگاه EMG، یخچال دارو و دستگاه اشعه ایکس کرده است.

به عنوان بخشی از برنامه «نیازمندی‌های خرس» MSH، هر خرید خرس عروسکی، کیسه خواب نوزاد یا پتوی مخمل به تأمین بودجه تجهیزات ضروری که تحت پوشش بودجه دولتی نیستند، کمک می‌کند. این اقلام را می‌توان به یکی از عزیزان هدیه داد یا به بیمار اهدا کرد تا اقامت او را راحت‌تر کند.

کیرا گفت: «من همیشه قدردان مراقبت‌های کامل و نجات‌بخشی خواهم بود که پدرم در بیمارستان محلی ما، MSH، دریافت کرد.» و او از اهداکنندگان نیز سپاسگزار است. «بدون حمایت آنها، کارکنان بیمارستان منابع لازم برای ارائه مراقبت‌های نجات‌بخش به افرادی مانند پدرم را نداشتند.»

برای تعطیلات سال ۲۰۲۵، همین امروز هدیه دهید.

داستان های ما

داستان های مراقبت و شفقت و قدرت کمک شما.
چگونه دوراندیشی یک پزشک جان استیون فنستر را نجات داد
در مراقبت‌های مورد اعتماد
قول یک دختر
ضربان قلبی دور از خانه
در گفتگو با دکتر جنیفر لی، جراح عمومی، MSH
اعتماد به غرایزش
غلبه بر احتمالات
سرطان، پیوند بین مادر و پسر را تقویت می‌کند
کمک‌های مالی به روش‌های عمده
مراقبت‌های نجات‌بخش
از زنده ماندن تا شکوفا شدن
همه در خانواده
مبارزه دونا با سرطان
یک رابطه خانوادگی
شفقت در عمل
مراقبت نجات جان
حمایت از خانواده های فردا
نزدیک به خانه
فراتر از تمرین آنها
امید در میان تشخیص
۱۹ سال سفر بخشش و داوطلبی
بقا و قدردانی
انعطاف پذیری از طریق سختی
خانواده موریس: تعریف میراث انها
پیدا کردن یک مکان امن از طریق درمان در MSH
یک عمر مهربانی
پیدا کردن ارامش و امید در MSH
روشن کردن راه برای درمان کارامد تر
فصل بخشش، فصل مراقبت
یک خبر خوب
نسل های سخاوت
مراقبت های پیشرفته
در مرکز مراقبت
روابط خانوادگی
یک دو پویا
راه بازگشت به سلامت